Wednesday, May 24, 2006

حسین

چند تا چیز دیگه هم هست
ما هنوز گیجیم که شمر با بریدن سر حسین - حسین رو کشت یا برا همیشه زنده کرد
هنوز نمی فهمیم که شمر بد بود اگر بود چرا دست خدا شد اگر خوب بود چرا حسین رو کشت و اصلا چرا شمر کشت نه اینکه خدا خواست ؟
ما نفهمیدیم که ما وقتی تو عاشورا گریه می کنیم برا خودمون و حال زارمون گریه می کنیم که یه وقت از نسل اونهایی نباشیم که اون شب حسین رو ترک کردن
یا گریه می کنیم واسه اونایی که با حسین موندن و غبطه شون رو می خوریم؟
ما هنوز نفهمیدیم که ابوالفضل آب که نخورد ، واقعا چقدر عطش داشت؟ یعنی واقعا اون ور چه خبره که باید اینقد ما هم عطشش رو داشته باشیم یا نداشته باشیم؟
ما نفهمیدیم هنوز وقتی علی اصغر
نوزاد رو می کشن اون تیر بهش زندگی چند هزار ساله می ده یا تو کودکی دفنش می کنه ؟ یا هنوز تو این گیجی موندیم که یه کودک می تونه چقدر بزرگ بشه با مردنش ولی ما آدمایی که خودمون فکر می کنیم بزرگیم چقدر می تونیم کوچیک باشیم ؟
ما نفهمیدیم وقتی زینب می گه فقط زیبایی دیدم ما چرا سیاه می پوشیم اصلا مگه این نیست که سیاه رو کریه می دونیم پس چرا واسه اون زیبایی زینب سیاه می پوشیم؟
ما هنوز نفهمیدیم آدمهای دنیا چه طرز تفکری دارند که می آیند و خاک بلا خیز ترین دشت عالم رو به عنوان مهر نماز درس می کنن؟ پس این وسط چرا می گیم کربلا؟
ما نفهمیدیم تو اون کربلا فرات تشنه موند یا اهل بیت ؟
ما آدما وقتی خیلی یکی طالب چیزی باشه می گیم با کله رفت به سمتش ...
ما نفهمیدیم قبیله بنی اسد موقع دفن تن بی سر حسین اول اونو شناختن یا نه ؟ یا مثل ما بودن ؟ بعد اگه شناختن واقعا فکر کردن اونو خاک کردن؟ حالا گیریم که خاک کردنش -- اون که نه آهسته آهسته با سر به سمت اون دویده بود ... چه فکر کردن واقعا -- فکر کردن خاکش کردن؟ تازه من هنوز جواب سوال اولم رو نگرفتم اصلا اونو شناختن ؟ یا مثل ما ....آره؟
من هنوز نفهمیدم همیشه می گن نماز شب همیشه می گن شب قدر همیشه همه چیزای خوب مال شبای آدماس حالا چه جور حسین می آد ظهر عاشورا را کلاس درس می کنه ؟
شاید سنت جدش رو زنده کردن اینقدر درکش واسه ما خلایق دیر گیر سخت بوده که می خواسته بگه هی جماعت ببین نگین تو تاریکی گفتما تو دل روز گفتم یه وقت شکی واستون نمونه - یا چیز دیگه ای بوده؟
ما هنوز نفهمیدیم ...
(این متن نیاز به ویرایش داره ولی شرمنده در عرض نیم ساعت بیشتر از این نمی توانستم)