Saturday, April 15, 2006

...


کیمیای من ...
دوباره می نویسمت
صدباره می خوانمت
و هزار باره قلبم پرپر می شود ...



*********


نقطه اول : دیروز رفتم کنار دریا (بعد از خیلی وقت) اونم تنهایی
نقطه دوم : صبح مردی در آینه گفت : آن جوانی که همیشه هیچ مناسبتی برایش اهمیتی نداشت کجای راه ترکت کرد ؟ - نگاهش کردم و یک چشمک به خودم زدم ...
نقطه سوم : بودنت زیباست...