Friday, March 11, 2005

روز زن

خانم عزيز! اين خانم عزيزي كه هم شاغل هستي و هم بچه دار و هم بايد خانه داري كني! اي خانم عزيز با تو هستم ها...
با تو كه عصر همزمان با همسرت خسته و كوفته از سر كار برميگردي و همسرت كفش و كت و كلاهش را ول ميكنه دم در و ميره براي پوشيدن پيژاماي راحتش و تو پشت سرش كفش هاش را ميذاري توي جاكفشي و لباسش را آويزون ميكني و فورا ميري توي آشپزخانه و زير كتري را روشن ميكني!

با تو هستم كه شوهرت جلوي تلويزيون دراز ميكشه و تو براش چاي مياري.

با تو كه شوهرت مشغول خوردن چاي و ميوه است و تو دستكش به دست داري ظرف هاي صبحانه را ميشوري و وسطش هم گوشت چرخكرده را براي شام شب سرخ ميكني و مرتب بايد وسط ظرف شستن گوشت را هم بزني كه ته نگيره!

با تو هستم

با تو كه شوهرت تا آماده شدن شام يه چرتي ميزنه و تو بايد حواست به تكاليف بچه هات باشه.

با تو كه شوهر و بچه ها ت را صدا ميزني كه بيان پاي سفره اي كه بشقاب و قاشق و چنگالش از قبل چيده شده و ديس پلو و خورشت و ماست و ترشي آماده است.

با تو كه بعد از اتمام شام همه ول ميكنن و ميرن و تو ميموني با كلي ظرف كثيف و آشپزخانه به هم ريخته

با تو كه بايد بچه ها را بخوابوني و بعد خيلي آروم ظرفها را بشوري مبادا همسرت از خواب بيدار بشه.

با تو هستم

با تو كه شب از درد كمر و گردن و دست و پا خوابت نميبره و بايد ساعت را كوك كني تا صبح زودتر از همه بيدار بشي و صبحانه را آماده كني و غذاي بچه ها و همسرت را در كيفشون بذاري و همه به سرعت از منزل برين بيرون...

ميخواستم بگم ..

"هشتم مارس مبارك"